راه بقا دربورس

در این سایت با نگاهی بنیادی به بازار سرمایه ایران به بررسی مباحث پایه ای در کنار نمونه هایی عملی بررسی های فاندامنتالی شرکتهامی پردازیم ، اميدوارم كه دوستان بنده را از نظرات خودشان محروم نكنند

Saturday

تكنيكال؟ فاندمنتال؟.....يا هردو


زياد شنيده ايم كه براي خريد يك سهم تحليل را بر اساس مباني فاندمنتال انجام دهيم وخريد و فروش را بر اساس روش تكنيكال . امروزه روز اين موضوع توسط گروه كثيري از فعالان بازار مورد پيشنهاد قرار ميگيرد وبه نظر ميرسد كه اين ايده در حال فراگير شدن در بازار سرمايه ايران ميباشد
اما به واقع اين نگرش تا چه حد داراي اعتبار مي باشد ؟
پاسخ به اين سوال شايد چندان خوش آيند نباشد و حركتي بر خلاف جهت آب در بازار سرمايه به نظر برسد اما واقعيت اين است كه چنين نگرشي نسبت به تحليل در واقع يك نگرش تركيبي است كه اساس و مباني تحليل را به زير سوال خواهد برد .
اجازه دهيد تا در ادامه به بحثي هر چند مختصر در اين خصوص بپردازيم
حتما به توجه داريد كه مباني تحليل در اين سه روش كاملا از يكديگر مستقل مي باشند به نحوي كه
هنر يك بنياد گرا جستجوي سهامي ارزشمند است كه امروز مورد اقبال بازار نيست و اين روش مبتني براستراتژي بزخري ميباشد (با پوزش از تحليلگران بنيادي متاسفانه اين ترجمه اي است كه يكي از مترجمين عزيز براي اصطلاح مترادف انگليسي آن بكار برده و بنده با توجه به عدم اشراف لازم نسبت به زبان خارجه عينا از لغت مذكور استفاده كردم) اما به شخصه اصطلاح خريد در آرامش را پيشنهاد ميكنم
بنياد گرايان با نگاه سرمايه گذاري وارد بازار مي شوند و هميشه بازده نمايي را در نظر داشته و به نوسانات لحظه اي با توجه به هزينه معاملات توجه محوري و تاثير گذار ندارند
اما درروش تكنيكال كه در واقع در نقطه مقابل روش فاندمنتال قرار دارد توجهي به ارزش واقعي سهم نداشته و به دنبال بازده سرمايه در مقاطعي هستند كه قيمت سهم در حال رشد مي باشد استراتژي اين گروه مبتني بر استراتژي كله شق ها مي باشد (باز هم با پوزش از تحليلگران تكنيكي از بكار بردن اصطلاح نامانوس كله شق ها كه باز هم نشات گرفته از عدم احاطه بر زبان انگليسي مي باشد از مترجم يكي از كتابهاي بورسي نقل گرديده است )
به عبارتي اينان در روند هاي صعودي اقدام به خريد ميكنند و معتقدند كه قيمت بالا چندان مهم نيست چرا كه بالاخره يك نفر حاضر خواهد بود تا در قيمت بالاتر هم اين سهم را بخرد پس اين گروه به دنبال خريد در آرامش نيستند و اينان معتقدند كه كليه عوامل تاثير گذار بر روي ارزش يك سهم در قيمت آن نهفته و اين در حالي است كه بنياد گرايان معتقدند كه قيمت امروز سهم قيمتي است اشتباه و ارزش واقعي ميتواند كمتر و يا بيشتر از آن باشد
از طرف ديگر در روش ماركويتز كه چند روز قبل هم يك مقاله اي از آن تقديم كرديم برخلاف اين دو روش هيچ توجهي به قيمت و ارزش ندارند و تنها به دو عامل ريسك و بازده تك سهم و مجموعه سهام توجه دارند
پس بدين ترتيب اين سه روش هر يك بازار را از نگاه ويژه خود نگاه ميكنند . نگاهي كه شايد داراي تلاقي چنداني هم نباشد .
پس اگر قرار باشد ما يك سهمي را بر اساس فاندمنتال بررسي كنيم و آنگاه بر مبناي تكنيكال خريد كنيم پس نگاه ما ديگر نگاهي بنيادي نيست چرا كه سيگنال را از تكنيكال گرفتيم وزماني تكنيكال سيگنال قطعي را اعلام مينمايد كه سهم روند خود را پس از عبور از موانعي تاريخي آغاز نموده باشد در حالي كه بايد به نكته بسيار با اهميت توجه داشت كه فاندمنتال به دنبال ايجاد سيگنال است نه پيروي از آن
از طرف ديگر تكنسيني كه با نگاهي بنيادي به دنبال سيگنال بخواهد باشد در واقع بديهي ترين اصل تكنيكال را زير پا گذاشته چرا كه ميدانيم كه تكنيكال بجز حجم و قيمت نبايد هيچ عامل ديگري در آناليز وارد نمايد در حالي كه بر اساس روند حاضر تكنسين ما حجم و قيمت را به عنوان پايه اي ترين مبناي تحليل گري به آخرين ابزار تصميم گيري تبديل نموده و در اين صورت ديگر تحليل هاي وي از خلوص لازم بر خوردار نخواهد بود
و به نظر ميرسد كه تركيب روشهاي گوناگون تصميم گيري در واقع مولود نگاهي غير تخصصي به امر تحليل گري است و بازده مكتسبه از آن نيز چيزي بيشتر از عدم استفاده از تحليل نخواهد بود چرا كه بسيارند كساني كه بدون تحليل اقدام به خريد سهام ميكنند و بازده هايي آنچناني را نيز كسب مي نمايند و چه بسيارند كساني كه با تحليل صحيح قادر به كسب بازده هايي بسيار بالاتر از تريدر هاي بدون تحليل مي باشند

0 Comments:

Post a Comment

<< Home