راه بقا دربورس

در این سایت با نگاهی بنیادی به بازار سرمایه ایران به بررسی مباحث پایه ای در کنار نمونه هایی عملی بررسی های فاندامنتالی شرکتهامی پردازیم ، اميدوارم كه دوستان بنده را از نظرات خودشان محروم نكنند

Wednesday

يك گام به سوى حرفه اى شدن

حامد صمدى كارشناس بازار سرمايه و مقيم كاناداست. پيشتر از او مطلبى در مورد ليورمور، بورس باز معروف آمريكايى، در شرق به چاپ رسيد. مطلب حاضر توصيه هاى او براى سهامداران آماتور بورس تهران است كه مى خوانيد.هگل
مى گويد: «تنها درسى كه از تاريخ مى توان گرفت اين است كه كسى از تاريخ درس نگرفت.» اگر مى خواهيد سهامدار موفقى باشيد بايد ثابت كنيد كه هگل اشتباه مى كرده است. براى موفق شدن در اين بيزينس بايد و بايد از تكرار اشتباهات گذشته جلوگيرى كرد والا مى شويد همانند ۹۰ درصد بازندگان بازار.چندى قبل در كتابى خواندم كه كندى (پدر رئيس جمهور جان اف كندى) يكى از سهامداران بزرگ وال استريت، روزى در خيابان به پسربچه واكسى برخورد مى كند كه از او مى خواهد كفشش را واكس بزند. در حين واكس زدن كفش كندى، پسربچه در مورد سهامى كه خريده و قطعاً بالا مى رود صحبت مى كند. كندى مى گويد: «ديدم وقتى حتى اين پسربچه واكسى هم سهام خريده و در مورد بازار نظر مى دهد، فهميدم كه بازار به نقطه اوج نزديك مى شود.» او با دقت تمام شروع به فروش سهامش مى كند و حدود دو ماه بعد كه افت شديد بازار فرامى رسد، اما كندى نقد بوده است.پس در ذهنتان مرور كنيد كه حدود ۱۵ ماه پيش نقل همه مجالس مردانه چه بود؟ بورس، سهام و سهم هايى كه همه خريدار داشتند. وقتى در يك بازار همه خريدار شوند و فروشنده اى نباشد بازار كم كم به اوج مى رسد و چون توانى براى صعود ندارد طبق اصل جاذبه سقوط مى كند و ديديد كه سقوط كرد.

• تكرار اشتباه در تجارت بلاهت است

فرانكلين مى گويد: «معناى بلاهت تكرار مداوم يك عمل و انتظار نتيجه اى متفاوت داشتن است.» يكى از شباهت هاى تريدر موفق و ناموفق اين است كه هر دو اشتباه مى كنند و يكى از تفاوت هاى اين دو اين است كه تريدر موفق اشتباهش را تكرار نمى كند اما تريدر ناموفق از اشتباه قبلى درس نگرفته و دوباره آن را تكرار مى كند. مى گويند در يك سينما دو نفر نشسته بودند و فيلم مى ديدند. قهرمان فيلم قرار بود از يك ساختمان بلند بپرد. دو نفر با هم شرط بسته بودند كه مى پرد يا نه. در انتهاى فيلم قهرمان فيلم از ساختمان نپريد. برنده شرط به دوستش گفت: «من از اين پول ها نمى خورم. من يك بار فيلم را ديده بودم مى دانستم نمى پرد.» دوستش پاسخ داد: «من ۷ بار فيلم را ديده بودم. گفتم شايد اين بار بپرد.»

• حيوانات تريدر

يك مثل هندى مى گويد: «اگر در حال مبارزه با يك ببر در حال شكست بودى، پيش از آن كه ببر دستت را بدرد طناب را به او بده، هميشه مى توانى يك طناب جديد بخرى.» از مثل بالا اهميت داشتن يك حد ضرر معقول برداشت مى شود. حد ضرر بايد آنقدرى باشد كه بعد از چند ضرر متوالى بازهم بتوانيد سرپا بايستيد.
تشبيه بورس بازى در مورد اين كه بايد در تريد مارمولك بود هم خيلى جالب است. مارمولك در مواقع خطر با از دست دادن قسمت كوچكى از دمش (كه قابل بازسازى هم هست) خود را از خطر رها مى كند. مارمولك اگر سهامدار بود، مى توانست تريدر خوبى شود. چون هميشه با از دست دادن قسمت كوچكى از سرمايه اش اصل سرمايه را نجات مى دهد و بعد با تلاش آن را بازسازى مى كند. اما اگر قورباغه را در آب سرد بيندازى و زير آب را روشن كنيد، قورباغه با گرم شدن آب دائماً در بيرون جهيدن از ظرف آب در حال گرم شدن دست دست مى كند (حد ضرر خود را تغيير مى دهد) تا تمام سرمايه (جانش) را از دست مى دهد. در دنياى بورس ۱۰درصد تريدرها مارمولكند و ۹۰درصد قورباغه.

• صبر

ليورمور يكى از بزرگان بازار نيويورك بود. او معتقد بود: «فكر كردن سودآور نيست و صبر كردن سودآور است.» اين حرف معانى گوناگون و بزرگى در مورد روانشناسى دارد. وقتى شما تريدهاى بزرگترين تريدرهاى بازار (به ويژه سهام) را بررسى مى كنيد مى بينيد كه اكثراً سه چهار تريد موفق در سال دارند و همان تريدها است كه برايشان پولساز است. جورج سوروس مى گويد: «مهم نيست كه چند درصد تحليل هايتان درست است، مهم اين است كه سودتان بيشتر و بيشتر شود.» يك سهامدار حرفه اى مى گفت: «در تريد بحث درست يا غلط بودن مطرح نيست. بحث اين است كه تا چه زمانى در تريد درست يا غلط بمانيم.» منظور او اين است كه تقريباً همه تريدرهاى خوب بين ۶۰ - ۵۵ درصد مواقع درست تشخيص مى دهند. اما نترسيدن از ماندن با تريد سودده و مانع شدن از تبديل ضرر به ضرر بزرگ باعث سوددهى آنها مى شود. پس اگر دقت كنيد متوجه مى شويد كه همه تريدرهاى موفق به اين نكته اشاره دارند كه صبر يكى از مهمترين عوامل موفقيت در بازارهاى مالى است. بازهم ليورمور مى گويد: «هر تريدرى مثل هر انسانى دو حس ترس و اميد دارد. تريدر معمولى هنگام ضرر دادن اميد دارد كه فردا ديگر قيمت برمى گردد و هنگام سود دادن ترس دارد كه فردا سودش به زيان مبدل مى شود. اين حس را بايد عوض كرد. هنگام زيان دادن از ضرر بيشتر بترسيد و وقتى بازار در جهت پيش بينى شما حركت مى كند، به گرفتن سود بيشتر اميد داشته باشيد. بايد ياد بگيريد تا قيمت به قيمت تعيين شده نرسيده است، پوزيشن را نقد نكنيد. تنها در اين صورت است كه مى توانيد به حرفه اى شدن گام ديگرى نزديك شويد.»

0 Comments:

Post a Comment

<< Home