استراتژي و انضباط در معاملات
حضور در هرفعاليتي نيازمند به بستر و ابزار هاي ويژه خود مي باشد كه سطح موفقيت ، ارتباط نزديكي با استفاده از بهترين ها خواهد داشت . آنچيزي كه ما از ابزار در ذهن خود داريم وسيله اي فيزيكي است كه مورد استفاده مشاغل و حرف گوناگون قرار مي گيرد ، اما بايد توجه داشت كه در برخي از فعاليتهاي اقتصادي ابزار ها داراي ماهيتي غير فيزيكي مي باشند و اينان آنقدر با عملكرد ما عجين شده كه به خاطر نمي آوريم كه ممكن است ابزاري با چنين ماهيتي نيز وجود داشته باشد .
ابزار هاي سرمايه گذاري
حضور در بازار سرمايه به عنوان يكي از فعاليت هاي اقتصادي نياز به ابزار هاي گوناگوني دارد كه در صورت وجود بستر مناسب مي توان به وسيله آن سرمايه را وارد چرخه اقتصادي نمود .
پاره اي از ابزار هاي سرمايه گذاري وظيفه بستر سازي و گروهي ديگر وظيفه ماندگاري در اين بازار را به عهده دارند .
«ابزار هاي بستر ساز» در واقع ابزار هايي است كه زمينه هاي ورود ما را به بازار سرمايه فراهم مي نمايند كه شايد بتوان سرمايه و كد سهامداري را از آن جمله دانست كه به وسيله آنان مي توان به عنوان يك سهام دار وارد بازار هاي مالي شد اما يقينا ورود به بازار سرمايه به تنهايي ضامن بقاء و موفقيت ما نخواهند بود و منبعد نياز به ابزار ها و بستر هاي ديگري خواهيم داشت تا بدان وسيله بتوانيم موفقيت خود را در اين بازار تضمين نماييم كه اين گروه ، داراي اهميتي بسيار بيشتري از ابزار هاي بستر ساز را دارا مي باشند كه ما از آن به «ابزار هاي ماندگاري» ياد خواهيم نمود . كه مي توان به اطلاعات ، تخصص ، استراتژي و انضباظ اشاره نمود .
تخصص يكي از عواملي است كه در زمينه تجزيه و تحليل اطلاعات ، كه به عنوان يكي از با ارزش ترين ابزار هاي هر بازار مالي از آن ياد مي شود ، استفاده نمود . تخصص بر حسب مدلهاي تصميم گيري كه فعالان بازار سرمايه مورد استفاده قرار مي گيرد . مي تواند طيف گسترده اي را در بر گيرد كه يقينا در اين مجال تشريح يكا يك آنان ميسر نخواهد بود .
استراتژي و انضباط
استراتژي در بازار سرمايه در حقيقت يك چارچوبه عملياتي است كه بر اساس مفروضات آن ودر موقعيتهاي ويژه ، پيشنهاداتي را به معامله گر اعلام مي دارد كه در اين فرايند ، انضباط و رعايت موازين معاملاتي مي تواند مانع از انحرافات احساسي از روند هاي منطقي را فراهم آورد .
شايد بتوان به جرات تنوع استراتژي هاي مقبول در بازار سرمايه را به گستره نگرش تك تك فعالان در بازار سرمايه متنوع دانست . اما در اين بين ، پاره اي از آنان داراي عموميت بيشتري نزد فعالان بازار برخوردار مي باشد كه شايد بتوان از «خريد و فروش» ، «خريد و نگهداري» ، «كله شق ها» ، «بزخري» و.... ياد نمود كه كم و بيش از آنان در كتب و نشريات تخصصي مطالبي را مي توانيم جستجو نماييم كه يقينا تكرار آن شايد مطلب جديدي را بر دانسته هاي ما نيافزايد و به همين منظور تصميم گرفتيم تا در اين مجال به بررسي استراتژي ديگري بپردازيم كه تا كنون كمتر از آن صحبت به ميان آورده شده است .
گوي هاي برفي
قبل از تشريح اين استراتژي بياييم يك بار با هم خصوصيات يك گوي برفي را بررسي كنيم . گوي برفي زماني كه در يك سطح برفي غلطانده شود بر حجم آن افزوده خواهد گرديد و در صورتي كه از حركت باز ايستد به مرور از حجم آن كاسته خواهد شد .
اين در حقيقت اصلي است كه اين استراتژي بر آن استوار گرديده . براي بسط اين روش در بازار سرمايه بايد مفروضاتي را در نظر گرفت ، كه بر اساس آن دو حد « ضرر» و« تجديد» به چشم مي خورد . «حد ضرر» در مد گوي برفي برابر 16% واحد و «حد تجديد» نيز برابر 20% خواهد بود .
اكنون و پس از تعيين حدود تصميم گيري اين مدل نوبت به عملكرد مقدماتي و مديريتي آن به شرح ذيل مي باشد كه سعي خواهيم نمود تا با ذكر يك تمثيل عددي به تشريح بيشتر آن بپردازيم .
1. كل سرمايه را به 10 واحد مساوي تقسيم مي كنيم
2. 7 واحد آنرا به 10 سهم مورد نظرتان به نسبت مساوي اختصاص دهيد . بدين ترتيب هر سهم 7% كل سرمايه را به خود اختصاص خواهد داد .
3. 3 واحد ديگر از سرمايه را بصورت نقد داشته باشيد
بدين ترتيب شما اقدام به تشكيل يك پرتفوي داده ايد و حال زمان مديريت آن بر مبناي استراتژي «گوي برفي» رسيده است .
فرض كنيد سرمايه ما برابر 100 ميليون ريال مي باشد در اين حالت لازم است تا مبلغ 30 ميليون ريال آنرا بصورت نقد و 70 ميليون ريال را به خريد 10 سهم اختصاص دهيد كه بدين ترتيب ارزش هر سهم خريداري شده برابر 7 ميليون ريال خواهد گرديد . حال زمان مراقبت از پرتفوي فرا رسيده است و در اين حالت لازم است تا مستمرا نسبت به تغيير قيمت اجزاي پرتفوي توجه كافي را مبذول داريد .
هر گاه هر يك از اجزاء پرتفوي شما موفق به كسب بازده 20 درصدي گرديد زمان آن فرا رسيده تا گوي پربازده را بزرگتر نماييم در اين حالت يك ششم از 3 واحدي را كه به صورت نقد نگهداشتيم را مجددا صرف خريد سهام شركت پر بازده خواهيم نمود .
حال بايد ديد كه سيگنال خروج از يك سهم چگونه صادر مي شود ؟ در مدل گوي برفي حد ضرر 16 درصد در نظر گرفته شده و شما بايد به محض اينكه يك سهم به سطح منفي 16 درصد رسيد و انتظار بهبود آن در زمان بسياركوتاه مدت نرود ، سريعا از آن خارج شد . موضوع را با يك مثال پي مي گيريم .
فرض اول - رشد يك سهم
بعد از گذشت 30 روز سهام شركت «الف» به عنوان يكي از گزينه هاي انتخابي ما با 20 درصد افزايش قيمت مواجه گرديده به نحوي كه ارزش روز آن برابر 8.4 ميليون ريال مي باشد و بدين ترتيب زمان بزرگتر نمودن اين گوي غلطان فرا رسيده است و بايد از محل وجه نقد موجود آنرا (5 ميليون ريال) به خريد مجدد سهام شركت «الف» اختصاص دهيم . كه در اين صورت ارزش روز الف در پرتفوي ما برابر 13.4 ميليون ريال خواهد گرديد .
فرض دوم – افت يك سهم
حال تصور كنيم شركت «ب» گزينه ديگري از مجموعه سهام ما مي باشد كه در عرض 15 روز 16 درصد از ارزش خود را از دست داده . بدين ترتيب ارزش روز آن برابر 5880000 ريال گرديده كه با توجه به حد ضرر تعيين شده زمان خروج از آن فرا رسيده .
بدين ترتيب پس از خروج از اين سهم موجودي نقد ما برابر 30.880.000 ريال و تعداد سهام درون پرتفوي ما نيز به 9 سهم تقليل يافت و بر اين اساس لازم است تا به دنبال سهام جايگزيني براي «ب» ي بود كه از مجموعه پرتفوي ما خارج گرديده
فرض سوم – ركود طولاني مدت
«پ» سهم ديگر پرتفوي ما است كه اين سهم پس از گذشت 3 ماه در يك دامنه نوساني محدود در حال حركت مي باشد كه اين دامنه نوسان بسيار كمتر از حد تجديد و ضرر تعيين شده مدل گوي برفي مي باشد و به نظر مي رسد كه جايگزيني آن با يك سهم پر بازده خواهد توانست مجموعه بازده پرتفوي را افزايش دهد بدين ترتيب منطقي خواهد بود تا با جايگزيني « پ» با يك سهم پر بازده ديگر بتواند هزينه فرصتي ما را در بازار سرمايه به حداقل تقليل دهد .
در پايان نكته اي كه شايد ذكر آن داراي اهميت باشد اين است كه :
مدل گوي برفي يك استراتژي كوتاه تا ميان مدت و تنها يك چارچوب مديريت پرتفوي مي باشد كه اگرچه مي توان مفروضات اوليه آنرا با جو عمومي بازار و يا سطح ريسك پذيري هر فرد تغيير داد اما بايد به خاطر داشت كه به عنوان يك استراتژي ، انضباط شرط اساسي آن مي باشد .
0 Comments:
Post a Comment
<< Home